جدول جو
جدول جو

معنی تفقد کردن - جستجوی لغت در جدول جو

تفقد کردن
(رَ)
تفقد فرمودن. دلجوئی و غمخواری کردن. (ناظم الاطباء) : مدت دو سال است تا تفقدش میکنم و تعهد واجب می دارم. (سندبادنامه ص 195).
شکرفروش که عمرش دراز باد، چرا
تفقدی نکند طوطی شکرخا را.
حافظ (دیوان چ غنی ص 4).
ای صاحب کرامت شکرانۀ سلامت
روزی تفقدی کن درویش بینوا را.
حافظ (ایضاً ص 5).
رجوع به تفقد و دیگر ترکیب های آن شود
لغت نامه دهخدا
تفقد کردن
دلجویی کردن
تصویری از تفقد کردن
تصویر تفقد کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ترفند کردن
تصویر ترفند کردن
حیله کردن، فریب دادن، کلک زدن، نیرنگ ساختن، مکایدت کردن، دستان آوردن، فریفتن، تنبل ساختن، شید آوردن، مکر کردن، نارو زدن، غدر کردن، گول زدن، تبندیدن، کید آوردن، غدر داشتن، گربه شانه کردن، اورندیدن، سالوسی کردن، غدر اندیشیدن، چپ رفتن، حقّه زدن، پشت هم اندازی کردن، خدعه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تفضل کردن
تصویر تفضل کردن
کهنواختن مهربانی کردن لطف کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفقت کردن
تصویر نفقت کردن
نفقه کردن: شما بر رسول خدا نفقت مکنید که درویش شوید
فرهنگ لغت هوشیار
تورتیز کردن هزینه کردن انفاق کردن خرج کردن: دیگر آنست که در فراخی نعمت نفقه کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفید کردن
تصویر سفید کردن
چیزی را به رنگ سفید درآوردن، زایل کردن چرک و جرم چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
باز مانیدن، درنگ کردن درنگیدن، پانیدن پادن درنگ کردن باز ایستادن، ثابت ماندن (در امری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توقی کردن
تصویر توقی کردن
پرهیز و حذر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمرد کردن
تصویر تمرد کردن
گردنکشی کردن، نافرمانی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
امری را بطرق مختلف انجام دادن، ببازیها و تفریحات گوناگون مشغول شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفوه کردن
تصویر تفوه کردن
بر زبان آوردن، دهان گشودن بزبان آوردن، سخن گفتن: (حتی باین کلمه تفوه نباید بکنی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلقی کردن
تصویر تلقی کردن
فرا گرفتن درک کردن، پذیرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفکر کردن
تصویر تفکر کردن
سگالیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفحص کردن
تصویر تفحص کردن
کاوش کردن جستجو کردن بررسی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفرج کردن
تصویر تفرج کردن
لشتن سیر کردن گردش نمودن جهت گشادگی خاطر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفرس کردن
تصویر تفرس کردن
بو بردن آغیلیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفال کردن
تصویر تفال کردن
فال گرفتن فال زدن تفال فرمودن تفال زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعقل کردن
تصویر تعقل کردن
اندیشیدن اندیشه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقلد کردن
تصویر تقلد کردن
بعهده گرفتن بگردن گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصدق کردن
تصویر تصدق کردن
تصدق دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشدد کردن
تصویر تشدد کردن
سختی کردن تندی نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترقی کردن
تصویر ترقی کردن
بدرجات عالی رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفقه کردن
تصویر نفقه کردن
((~. کَ دَ))
انفاق کردن، بخشش کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعهد کردن
تصویر تعهد کردن
((~. کَ دَ))
به عهده گرفتن، نگاهداری، تیمار داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تفکر کردن
تصویر تفکر کردن
اندیشیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تعهد کردن
تصویر تعهد کردن
Pledge
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تفکر کردن
تصویر تفکر کردن
Contemplate, Ponder
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از توقف کردن
تصویر توقف کردن
Pause
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سفید کردن
تصویر سفید کردن
Bleach, Whiten
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تعهد کردن
تصویر تعهد کردن
обещать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از توقف کردن
تصویر توقف کردن
делать паузу
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تفکر کردن
تصویر تفکر کردن
задумываться , раздумывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سفید کردن
تصویر سفید کردن
отбеливать , отбеливать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تفکر کردن
تصویر تفکر کردن
nachdenken
دیکشنری فارسی به آلمانی